دیوید که در پست های قبل به شرح برخی از مشکلات وی پرداختیم، نمونه‌ی بارز مشکل ارتباطی با دیگران است. او از ارتباط با جنس مخالف، احساس رضایت نمی‌کرد و در صمیمی شدن سخت مشکل داشت. هر گاه بوی صمیمیت به مشامش می‌رسید پا پس می‌کشید. او حتی روابط نزدیک خود را نیز در یک سطح رسمی و غیرصمیمی نگه می‌داشت. در ابتدای درمان وقتی از او خواسته شد که افراد صمیمی زندگی‌اش را نام ببرد، فرد خاصی به ذهنش خطور نکرد.

دیوید در جوّی بزرگ شده بود که شاخصه‌ی اصلی آن خلأ هیجانی و کمبود عاطفی بود. او فقط می‌دانست که پدر و مادرش افرادی سرد، بی‌مهر و کناره‌گیر بودند. او با والدینش رابطه‌ی عاطفی نداشت. 

کودکان سه نوع محرومیت را ممکن است تجربه کنند: 

  • محرومیت از محبت
  •  محرومیت از همدلی 
  • محرومیت از راهنمایی 

دیوید زهرِ تلخ هر سه نوع محرومیت را چشیده بود.

اگر در روابط عاطفی و اجتماعی مشکل داشته باشید، تنهایی دست از سر شما برنمی‌دارد. احساس می‌کنید هیچ کس واقعاً شما را درک نمی‌کند و به شما اهمیت نمی‌دهد (تله‌ی زندگی محرومیت هیجانی). یا ممکن است احساس کنید که از دنیا فاصله گرفته‌اید و منزوی شده‌اید و وصله‌ی ناجور هر جمعی هستید (تله‌ی زندگی طرد اجتماعی). این احساس بی‌معنایی و خلأ، شما را مشتاق دیوانه‌وار روابط اجتماعی و عاطفی می‌کند.

 



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خرید فروش پوشاک بچه در قشم پوشاک کودکان نیماسا بهترین سایت شرط بندی ورزشی و کازینو با کلی ترفند و برنامه این روزها که می گذرد... رژیم درمانی 2021 معرفی انواع بازی های تخته نرد آنلاین فریادی در سکوت کمیته علمی کامپیوتر و فناوری اطلاعات آموزشکده فنی ابن حسام Habtamu پاپ موزیک(موزیک های جدید)