خودمختاری را توانایی جدا شدن والدین و عملکرد مستقلانه تعریف میکنند. البته این توانایی را بایستی با افراد همسن و سال سنجید. علاوه بر این، توانایی ترک خانه والدین، تشکیل زندگی مستقل، دست یافتن به هویت، روشن سازی اهداف و جهت بخشی به زندگی خودمان، بدون حمایت یا جهتدهی والدین را نیز جزء خودمختاری محسوب میکنند. فردی که خویشتن مستقل دارد به خودمختاری دست یافته است.
اگر در خانوادهای بزرگ شدهاید که استقلالیابی و خودمختاری را تشویق کردهاند؛ بنابر این والدین به شما مهارتهای خودکارآمدی را یاد دادهاند و شما را به سمت مسؤولیتپذیری سوق دادهاند و به شما یاد دادهاند که مهارت خوب قضاوت کردن را یاد بگیرید. والدینتان به شما کمک کردهاند که با جسارت به مقابله با مشکلات دنیای اطراف بروید و با همسالانتان روابط سالمی برقرار کنید. اینگونه والدین به جای حمایت افراطی و بیمارگونه، به شما یاد دادهاند که دنیا جایگاه امنی است و علاوه بر این به شما یاد دادهاند که چگونه از خودتان مراقبت کنید. علاوه بر این، چنین والدینی، فرزندان خود را به سمت کسب هویتی مستقل تشویق میکنند.
به هر حال ممکن است شما در محیط ناسالمتری بزرگ شده باشید که جلوی استقلالطلبی را گرفته باشند و در عوض شما را به سمت وابستگی و دنبالهروی تشویق کرده باشد. در چنین فضایی ممکن است والدین مهارتهای خوداتکایی را به شما یاد نداده باشند، بلکه در عوض همیشه کارهای شما را انجام دادهاند و تلاشهای شما برای مهارتیابی را دست کم گرفتهاند. ممکن است دایم در گوش شما خوانده باشند که دنیا جایگاه خطرناکی است و در جهان نابسامان و پرخطری به سر میبریم. ممکن است همیشه دربارهی ابتلا به بیماریهای خطرناک به شما هشدار دادهاند. همچنین ممکن است نگذاشته باشند شما به دنبال علایق طبیعی خود بروید و قضاوتهای شما را محکوم کرده باشند. بهگونهای که امروزه نمیتوانید به تصمیمها و قضاوتهای خود اطمینان کنید.
درباره این سایت