آیدا ( که در پست های قبل به او اشاره شد )از همه چیز میترسید، تحت سلطهی والدینی قرار گرفته بود که سخت از او حمایت میکردند. والدینش همواره به او هشدار میدادند، چون خودشان همیشه نگران خطرات احتمالی بودند. آنها در ذهن آیدا این ترس را کاشته بودند که در دنیا احساس خطر و آسیبپذیری کند.
والدین آیدا منظور بدی نداشتند چون تا حدّی خودشان نگران بودند و سعی میکردند از آیدا حمایت کنند. اغلب والدین اینگونه هستند: «والدین از فرزندشان به شدّت حمایت میکنند و فرزندشان را خیلی هم دوست دارند». آیدا در دام تلهی زندگی آسیب پذیری گرفتار شده بود. توانایی او برای عملکرد مستقل در دنیا، آسیب دیده بود. زیرا به شدّت میترسید که کارها را بدون م و کمکطلبی از اطرافیان انجام دهد.
برای ورود به دنیای خارج از خانواده، نیازمند خودمختاری هستیم و پیشنیاز خودمختاری، امنیت است. احساس توانمندی برای مقابله با کارهای روزمره، نیازمند جدایی خویشتن از دیگران است. این دو مورد آخر بیشتر با تلهی زندگی وابستگی سر و کار دارند.
اگر وابسته بار آمده باشید در شکل بخشی و تقویت توانمندی برای عملکرد مستقل با شکست روبهرو میشوید. شاید به این دلیل وابسته شدهاید که والدینتان سخت از شما حمایت کردهاند: «به جای شما تصمیم گرفتهاند و مسؤولیت کارهای شما را به دوش کشیدهاند». ممکن است خیلی هوشمندانه و ظریف با عیبجویی از شما باعث شدهاند تواناییهایتان تضعیف شود. بالطبع در دوران بزرگسالی احساس میکنید بدون راهنمایی، حمایت و نصیحت فردی قوی و توانمند، قادر نیستید دست از پا خطا کنید. حتّی اگر خودتان را از زیر یوغ والدین خلاص کرده باشید – بسیاری از افرادی که در دام این تله میافتند، ممکن است قادر به این کار هم نباشند – درگیر رابطهی دیگری میشوید که طرف مقابل، نماد والدین سلطهگر و عیبجوی شماست. شما همسر یا رئیسی میخواهید که نقش والدینتان را در زندگی شما بازی کند.
افراد وابسته اغلب خویشتن مستقل و جداگانهای ندارند و هویت آنها مثل ستارهی دنبالهداری است که دایم در پی تقلید از نماد دلبستگی است. هویت اینگونه افراد با هویت والدین یا همسرشان درآمیخته شده است. بنابر این، چنین افرادی که به استقلال فکری، عاطفی و رفتاری نمیرسند، تصور قالبی چنین افرادی این است که در هویت همسرشان ذوب میشوند و هر کاری که برای رضایت همسرشان لازم باشد، انجام میدهند، تمام محور زندگیشان نظرات همسرشان است و علاقه و نظر مستقلی هم ندارند. اینگونه افراد، دوست صمیمی نیز ندارند. احساس امنیت برای ورود به دنیای خارج از خانواده، احساس کفایت و شکلگیری خویشتن مستقل، مؤلفههای خودمختاری به شمار میروند.
درباره این سایت